از وقفه ای که در نوشتن مطالب پیش آمد عذر خواهی می کنم.
نمی دانم آیا می توان همه ی سیه روزیهای این استان را نوشت یا نه؟ نمیدانم دیگر چه بگویم.از صنایعی که در استان تعطیل است و از ورود آن جلوگیری می شود بگویم یا از تخریب محیط زیست آن؟از سرمایه هایی که از استان خارج می شوند بگویم یا از عدم برگشت آن؟از ورزش این استان مظلوم چه بگویم که روزی در سطح اول فوتبال کشور دارای چند تیم بود و امروز ... از مهد کشتی ایران ویکی از دو مرکز کشتی جهان چه بگویم که مسئولین کشوری این ورزش در حال تضعیف آنند. از راههای این استان چه بگویم؟ از وضع کشاورزی و باغداری که بهتر است حرفی نزنم . از کشاورزان زحمت کش و سیه بخت چه بگویم؟ از نرخ بیکاری در استان مازندران چه بگویم؟ از مسئولین بی کفایت و بی لیاقت استان که وقتشان را برای اثبات خود به پایتخت نشینها صرف می کنند چه باید گفت؟ از مراکز سیاسی و ادارات استان که محلی برای رقابت مضحک بین سارویها و بابلی هاست چه باید گفت ؟که مانند خوره ای به جان استان افتاده ؟ از استانداری چه بگویم که آزمایشگاه مدیران بی کفایت کشور است؟ ... نمی دانم ... خدا به فریادمان برسد.
بررسی گوشه ای از مشکلات استان مازندران:
کشاورزی و باغداری:
استان مازندران با دارا بودن آب و هوایی معتدل و پر باران و خاک مرغوب بی شک یکی از مناسب ترین اماکن برای کشاورزی و باغداری است .در دولت سازندگی!!! آقای هاشمی رفسنجانی قول داده بود که مازندران در چندسال آینده تبدیل به قطب کشاورزی مکانیزه ی کشور شود . ایشان در سفری که در سال 1371 به مازندران داشتند اذعان کرده بودند که این استان ،استان سرسبز و زیبایی است و واز همه لحاظ خود کفاست (یعنی احتیاج به هیچ چیزی ندارد) برای همین دولت سازندگی در راستای گسترش کشاورزی در استان مازندران از ورود صنایع به این استان به بهانه ی آلودگی محیط زیست ،جلوگیری کرد .البته خاطرنشان می کنم هیچ وقت کشاورزی مازندران مکانیزه نشد و این امر همچنان به صورت سنتی انجام می شود به طور مثال استان مازندران که رتبه ی دوم در استفاده از تراکتور در کشور را داراست هنوز کارخانه ی تراکتور سازی ندارد اما در عوض این کارخانه در استان کرمان!!! احداث شده است.اما با اینحال کشاورزان مازندران تولیدکننده ی بیشترین میزان برنج در کشور هستند.برنج که این روزها بحث نامرغوب بودن نوع وارداتی آن بحث داغ رسانه ها شده است .البته این نگرانی ها به خاطر این نیست که مرغوب ترین برنج جهان یعنی برنج گیلان و مازندران از کشاورزان خریداری نمی شود و در انبارها در حال از بین رفتن است ،این نگرانی به این خاطر نیست که دلالان برنج ،برنج معطر شمال را از کشاورز ارزان می خرند و گران می فروشند ،این نگرانی به این خاطر است که مبادا عزیزان پایتخت نشین به علت آلوده بودن برنج های وارداتی بیمار شوند وگرنه شهرستانیها، خیلی اهمیت ندارد که چه اتفاقی برایشان می افتد.بگذریم از اینکه وزارت بهداشت وسازمان استاندارد در حال ماست مالی کردن موضوع آلودگی برنجهای وارداتی هستند( تا مبادا تجار وارد کننده ی این محصول متضرر شوند).همان برنجی که صادر کننده ی آن نیز به آلوده بودن آن اذعان دارد.در بحث کشاورزی این نمونه فقط گوشه ای از مشکلات کشاورزان مازنی بود.
باغداری نیز در مشکلات کمی از کشاورزی ندارد. استان مازندران بزرگترین تولیدکننده ی مرکبات و کیوی درکشور است. هموطنان و خوانندگان گرامی می بایست بدانند که پرتقالی که در شب عید به قیمت کیلویی 3-4 هزارتومان نیز در شهرهای بزرگ می رسد از باغدار مازنی کیلویی 350 تومان خریده می شود.و نارنگی ای که کیلویی 1000 تومان نیز فروخته می شود از باغدار کیلویی 50 تومان خریداری می شود. بیشتر وقتها نیز درست در موقع برداشت مرکبات شمال دولت از خارج مرکبات وارد می کند در حالی که مرکبات باغداران مازنی بعلت اشباع بازار پس از واردات این محصولات و به علت عدم خریداری و عدم وجود انبارهای مکانیزه و کارخانجات کنستانتره ی میوه ازبین میرود.البته مسئولین محترم حق دارند که به فکر نباشند چون برنج و مرکبات شمال که مثل پسته و خرمای کرمان اهمیت ندارد ،مردم ومسئولین مازندران هم بسیار بزرگوار هستند حتما آنها را خواهند بخشید. ادامه دارد....