در این اوضاع و احوال کشور ،بالاخره غولی که خواب و خوراک را از دانش آموزان و خانواده ها گرفته بود از راه رسید-کنکور.و در این روزها کنکوریها که عبور از این سد بزرگ را رسین به سرمنزل مقصود می دانند در فشار و استرس غوطه می خورند.نکته ای که در مورد کنکور امسال قابل تامل است،و نیاز جدی به آسیب شناسی دارد حضور 61 درصدی خانمها و 39درصدی آقایان است که این اتفاق در نهایت منجر به پذیرش بیشتر دختران و ادامه ی روند زنانه شدن دانشگاه های کشور می شود. حضور بیشتر دختران ایرانی در پای کنکور ودانشگاهها،نه به خاطر هوش بالاتر و یا تلاش بیشتر آنهاست بلکه بعلت سیاست گذاریهای اشتباه مسئولین وزارت آموزش وپرورش ،وزارت علوم و برنامه ریزان کلان کشور است.این موضوع حتی توجه خارجی ها را نیز به خود جلب کرده است تا جایی که ،چندی پیش که چند تن از اساتید دانشگاههای آمریکا که به ایران سفر کرده بودند نیز از حضور {بی جهت} این همه خانم در دانشگاههای ایران شگفت زده شده بودندو یکی از آنها در مصاحبه ای گفته بود که تا بحال در هیچ جای دنیا چنین چیزی ندیده بوده است.
به هر حال پس از پایان کنکور انبوهی از خانمها در دانشگاههای کشور از سوی وزارت علوم پذیرفته می شوند و جا اشغال می کنند تا مثلا ادامه ی تحصیل بدهند.بعضی از آنها - البته نه همه ی آنها – در بدو ورود به قولی "جوگیر" شده و به همه چیز فکر می کنند جز تحصیل. برخی دیگر نیز پس از فاصله گرفتن از خانواده و منطقه و شهر خود به اصطلاح آزاد!!! شده و تغییر حالت می دهند و... ودر نهایت گروه اندکی نیز با باداشتن هدف، بطور واقعی به درس و تحصیل و آینده ی خود فکر می کنند.از انبوه این خانمهای تحصیل کرده!!!که در کارخانه های لیسانس سازی کشور مدرک تهیه کرده اند ازدواج می کنند و حق!!!از دست رفته ی خود را که در دانشگاه راههای وصول آن را به خوبی آموخته انداز شوهرانشان طلب می کنند.برخی دیگر از آنان هم برای کار وارد ادارات می شوند تا در آنجا نیزجای آقایان را اشغال کنند وبعضی از مدیران بنا به دلایل متعدد به دختر خانمها، به خصوص اگر زیبا باشند و یا معرف با نفوذی داشته باشند یشتر توجه کرده و آنان را مشغول به کار می کنند. در بین خانمهای تحصیل کرده گروهی نیز ادامه ی تحصیل می دهند و بخصوص اگر به هر دلیلی وارد احزاب و یا نهاد های سیاسی شوند تبدیل به نخبگانی مانند، ترکان خاتون، مهد علیا ، فرح دیبا ، شیرین عبادی و شاید هم زهرا رهنورد،فائزه هاشمی ،جمیله کدیور و... می شوند تا دانسته یا ندانسته زمینه را برای حضور بیگانگان به داخل وطن مهیا کنند و یا آشوبهای خیابانی دشمن پسند را تشدید کنند...
خاطر نشان می کنم آنچه در مطالب فوق گفتم فقط بخشی از واقعیتها بود.و شاید خوانندگان گرامی ،بخصوص اگر خانم باشند پس از خواندن آن ناراحت شده و به بنده بد و بیراه بگویند اما این نکته را باید پذیرفت که :بعضی از واقعیتهای شیرین همیشه تلخند، اما همیشه واقعی هستند.