هر زمان نام هنر یا صنایع دستی به گوشمان می رسد، بی اختیار نام شهرهایی چون اصفهان، تبریز، کاشان، کرمان و... در ذهنمان تداعی می شود که دارای صنایع دستی پرفروغ و پردرآمدی هستند. به خصوص شهر اصفهان که در رونق صنایع مختلف دستی و هنری مشهورتر از دیگر شهرهاست، به طوری که هر ایرانی با شنیدن نام این شهر می تواند هنرها و صنایع دستی آن را برشمارد که از این میان هنر فرشبافی، میناکاری، قلم زنی، نگارگری و دیگر هنرها سرآمد این صنایع هنری می باشند.
حال اگر نه از یک ایرانی بلکه از یک مازندرانی یا یک شهروند ساروی خواسته شود تا یکی از صنایع دستی استان یا شهر خود را معرفی نماید چه پاسخی خواهد داشت؟ اولین هنری که به ذهن هر ایرانی و یا هر مازندرانی در خصوص هنر مازندران خطور می کند هنرهای وابسته به چوب مانند منبت کاری، مشبک کاری، معرق کاری، گره چینی و دیگر هنرهاست، ولی به راستی این هنرها در مازندران و ساری چقدر رونق داشته و شهروندان از طریق این صنایع دستی چقدر درآمد دارند؟
با توجه به وجود چوب های جنگلی و مرغوب در استان عقلانی است که صنایع دستی و هنری این رشته در استان و به خصوص ساری که پیشینه درخشانی در این زمینه دارد رونق داشته باشد ولی این چنین نیست. گذشتگانمان اساتید بسیار چیره دستی در همه شمال ایران و در کشور بودند که به عنوان مثال به خانه های قدیمی شهر ساری اشاره کرد که بسیاری از این خانه ها در محلات تاریخی شهر دارای درب و پنجرهای منبت کاری و مشبک کاری هستند که چشم هر بیننده ای را خیره می کند اما هم اکنون شهروندان عزیز ساروی از استفاده از این درب و پنجره ها محرومند.
همان گونه که گفته شد هنر منبت و معرق و مشبک کاری در مازندران و ساری پیشینه ای طولانی دارد به طوری که در قرون گذشته مازندران و ساری یکی از قطب های این رشته در کشور بوده اند، چرا که هم اکنون نیز می توان آثار هنری فاخری از این رشته ها را در موزه ها و بقاع امامزادگان شمال کشور مشاهده کرد که اثر هنرمندان مازندرانی و ساروی است. در این جا برای اثبات این سخن و همچنین برای آشنایی بیشتر از هنر و صنایع دستی که در اماکن مقدسه شمال کشور توسط هنرمندان مازندرانی تبلورایمانی یافته به نام برخی از آن ها و آثاری که هم اکنون از آن ها در شمال کشور باقی مانده است اشاره می گردد.
نام استاد |
نام مکان |
سال ه.ق |
استاد محمد بن حسین نجار |
صندوق مرقد طاهر و مطهر |
804 ه.ق |
استاد محمد علی نجار |
صندوق امامزاده احمدرضا |
821 ه.ق |
استادشمس الدین بن استاد احمد |
درب ورودی بقعه امامزاده عبدالله اترب نکا |
843 ه.ق |
استاد حسین نجار |
درب بقعه امامزاده یحیی ساری |
846 ه.ق |
استاد حسین نجار |
صندوق بقعه امامزاده یحیی ساری |
849 ه.ق |
استاد محمد بن حسین کیاکردی |
درب ورودی مرقد طاهر و مطهر |
849 ه.ق |
استاد یوسف بن حسین نجار |
یکی از درب های ورودی مرقد طاهر و مطهر |
849 ه.ق |
استاد پیروز نجار بن شمس نجار |
یکی از درب های ورودی امامزاده ابراهیم |
849 ه.ق |
استاد فخرالدین بن استاد علی نجار |
درب ورودی جدیدتر امامزاده یحیی ساری |
850 ه.ق |
استاد سیف الدین بن حاجی نجار |
درب ورودی بقعه آقا مشهد |
860 ه.ق |
استاد حسین بن استاد احمد نجار ساروی |
درب ورودی امامزاده قاسم بابل |
870 ه.ق |
استادحسین بن استاد احمد نجار ساروی |
درب وردوی امامزاده احمد (بلند امام) |
873 ه.ق |
استاد محمد شاه نجار لاریجانی |
یکی از درب های ورودی مرقد سلطان حاجی |
874 ه.ق |
استاد حسین بن استاد احمد نجار ساروی |
درب ورودی شاهزاده حسین ساری |
890 ه.ق |
استاد محمدبن استاد حسین نجار ساروی |
درب ورودی امامزاده عبدالله |
897 ه.ق |
استاد بهرام بن استاد محمد نجار ساروی |
درب ورودی مسجد امامزاده عباس |
899 ه.ق |
استاد حسین بن استاد خوشنام نوری |
صندوق امامزاده قاسم |
900 ه.ق |
استاد اسماعیل نجار آملی |
درب امامزاده ابراهیم |
905 ه.ق |
استاد محمدبن حسین نجار ساروی |
بقعه امامزاده ابراهیم آمل |
925 ه.ق |
استاد مشهدی گلبابا |
درب ورودی بقعه سلطان احمد |
1100 ه.ق |
استاد محمدبن استاد عباسعلی |
صندوق بقعه دانیال پیغمبر شوش |
1220 ه.ق |
استاد جعفر لورایی |
بقعه آقا عبدالرضا |
1320 ه.ق |
(این فهرست از کتاب معماری ایران اثر دکتر محمدیوسف کیانی گرفته شده است که توسط انتشارات سمت در سال 1385 به چاپ رسیده است.)
این اسامی که در این فهرست از نام اساتید و منبت کار و نجار آمد تنها نمونه ای اندک از نام های اساتید مازندرانی است که در سراسر شمال ایران از گنبدکاووس امروزی در شمال شرق تا آستارا در شمال غرب و شوش و دیگر نقاط کشور آثاری از خود برجای گذاشته اند. همچنین اگر به این فهرست دقت شود روند رونق این هنر را در مازندران از 600 سال گذشته تا قرن حاضر می توان مشاهده کرد. بی گمان این هنر پیشینه ای بسیار بیشتر در مازندران دارد و چون اکثر آثار چوبی کهن تخریب و یا به سرقت رفته اند نمی توان در خصوص آن اظهار نظر کرد.
حال پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که در سال های اخیر در مازندران و ساری چه اتفاقی افتاده که به جای ساری و مازندران شهر ملایر در استان همدان قطب منبت کاری کشور شده است؟
سازمان میراث فرهنگی، شهرداری و دیگر نهادهایی که می توانند این هنرها را گسترش داده و برای جمعیت کثیری از جوانان منبت کار، مشبک کار و... که دارای توانایی بسیاری بالایی در سطح کشور هستند و از بیکاری نیز رنج می برند کارآفرینی و اشتغال زایی نماید؟
موضوع زمانی اسفبارتر است که با توجه به توانمندی های بسیار بالای ساری و مازندران در هنرهای وابسته به چوب در بازارهای ساری و دیگر شهرهای استان مغازههایی دیده میشود که مجسمه های چوبی با دستگاه تراشیده شده را که از کشورهای آفریقایی، چین و کشوهای آسیای جنوب شرقی وارد کشور میشود که به هیچروی با فرهنگ ایرانی اسلامی سازگار نبوده و بعضاً نمایشی از زنان و مردان عریان است، به قیمت گزاف به مردم میفروشند.
این اتفاقها در حالی در جریان است با چوب جنگلهای مازندران چرخ صنعت مبل سازی و صنایع چوبی تهران می چرخد و مسئولین محترم نیز کلاً به آن فکر نمیکنند، نه حمایتی توسط سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، نه بازار بزرگی توسط شهرداری و نه هیچ بسترسازی دیگر در بخش صنایع دستی صورت نمیگیرد و این گونه است که هنر فرش بافی در مازندران در این حد پیشرفته است که چند هزار نفر از خانم ها نه برای تولید، بلکه تنها به هدف بیمه شدن در کلاسهای آموزشی این هنر شرکت کرده تا با دریافت مدرک این رشته بیمه شوند و از تولید نیز خبری نباشد و در رشته های دیگر هم وضعیت به همین گونه است و بسیاری از آقایان هم پس از دریافت مدرک هنرهایی چون منبت کاری معرق کاری و ... به علت عدم درآمدزایی به کارهای دیگر روی آورده اند. ساخت بازار هنر و یا صنایع دستی که برای هنرمندان ایجاد درآمد نماید هم به کلی در برنامه مسئولین و مدیران شهری نیست. سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی! وگردشگری هم تنها این نام را با خود یدک کشیده و فعالیتهای آن در حد برگزاری چند نمایشگاه سالانه محدود شده است و با همه این مسائل انتظار داریم ساری در رتبه های نخست نرخ بیکاری و در رتبه های پایانی توسعه هم نباشد!!!!