سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شاهان حاکم بر مردم اند و دانشمندان حاکم بر شاهان [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مازندران ، ایران ، خلیج فارس ، نفت ، هاشمی رفسنجانی ، هخامنشیان ، مسئولین ، کسروی ، داریوش ، امارات متحده عربی ، ساری ، ساسانیان ، صفوی ، اعراب ، فساد ، قاجار ، تاریخ ، تاریخ اسلام ، تاریخ ایران ، تاریخ مشروطه ، تنگه هرمز ، جزایرخلیج فارس ، جمهوری اسلامی ، جنگل خوران ، جنگلهای شمال ، حکومت مذهبی ، حکومت ملی ، خانمها ، تخریب محیط زیست ، تروریست ، تن فروشی ، تنب بزرگ ، تنب کوچک ، ایران باستان ، ایرانی ، باغداری ، ببرمازندران ، برنجهای آلوده ، بزگراه تهران-شمال ، بهشهر ، بی بی سی ، بیانی ، پول سیاه ، .معانی فارسی لغات عربی دبیرستان . ، آثار فرهنگی ، آذربایجان ، آهن ، ابو موسی ، احمدی نژاد ، ارگانهای دولتی ، اروندرود ، استرابن ، استعمار ، اسلام ، اسلام و ایران ، اشکانیان ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، کارشناسی ارشد تاریخ ، کتیبه ی بیستون ، کرمان ، کروبی ، فوتبال ، اقتصاد ، صنعت چوب ، صیانت از جنگلها ، طبری ، عرب ، عربی ، علوم سیاسی ، فارسی ، فتنه ، فحشا ، فرح دیبا ، سنتو ، سیاست و اقتصاد ، سیاسی ، سیستمهای حکومتی ، شورش ، انتخابات ، انقلاب اسلامی ایران ، انقلاب سفید ، انگلیس ، اوباش و اراذل ، دانشگاه ، دختران ، دختران ایرانی ، دروغ ، دریای عمان ، دریای فارس ، دشمن ، رضایی ، زبان ، زبان فارسی ، زرین کوب ، زمین خواری ، سادات ، کشاورزی ، کشتی ، کشورهای عربی ، کمبریج ، کنکور ، کودتای 28مرداد ، گویش مازندرانی ، مادها ، مسلمان ، مصر ، مغول ، منابع ، منابع کارشناسی ارشد ، نظامی ، مازندرانی ، مازیار ، مالیات ، مرکبات ، هوتو ، یونان ، هخامنشی ، هاشمی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :49
کل بازدید :283610
تعداد کل یاداشته ها : 69
103/9/3
4:31 ع

سورت چشمه­ی جدانشدنی ساری

در طی چند سال اخیر بحث هایی مطرح می شود مبنی بر اینکه استان های همجوار مازندران بر بعضی از مناطق این استان ادعای ارضی داشته و کوشش هایی را نیز برای تسخیر مناطق مد نظر خود نیز انجام داده اند. به عنوان مثال مسئولین تهرانی در پی به ثبت رساندن کوه همیشه مازندرانی دماوند به نام استان تهران بودند و یا مسئولین استان مازندران شرقی(گلستان) همواره بحث ضمیمه کردن شبه جزیره ی مازندرانی میانکاله به این استان تازه تأسیس را مطرح می نمایند.

اخیراً نیز در خبرها آمده بود که یکی از مدیران استان مازندران به دیگر مسئولین هشدار داده بود که به فکر چشمه­ی سورت ساری باشید چرا که اگر در مورد آن اهمال شود سمنانی ها کارهایی را جهت به ثبت رساندن این چشمه ی متعلق به مازندران به نام استان سمنان انجام داده اند.

پیش از آنکه به اصل موضوع پرداخته شود لازم می دانم توضیحاتی در مورد چشمه ی بی نظیر سورت ارائه دهم.

سورت در120 کیلومتری جنوب ساری و در حد فاصل روستاهای مازندرانی نشین اُرُست و مالخواست قرار دارد. سورت آبادی بسیار کهنی بوده که در سده های اخیر خالی از سکنه گردیده است. آثار باستانی و سطحی سورت که در راستای شمالی جنوبی و شرقی غربی حدود دو کیلومتر به شکل بقایای تأسیسات مسکونی و تدافعی از جنس سنگ لاشه و ملات گل به صورت داغ و اثر دیوارهای باربر، دیواره های جدا کنندة فضاهای داخلی، حصار خارجی با جرزهای ضخیم و منتهی به نیم برج ها گسترش یافته است، از استقراری بسیار وسیع حکایت می کند. از ویژگی های شاخص این محوطه، توالی استقرار آن از عصر آهنII     (1200 تا 1800 سال قبل از میلاد مسیح)     تا دورة متاخر اسلامی، وسعت بسیار زیاد و تنوع سفالینه ها است. سورت در سر راه یکی از مهمترین گذرگاه های ارتباطی در حد فاصل تمدن قوشه یا شهر صد دروازه پایتخت دوم اشکانیان و شهر ساری و دشت گرگان قرار گرفته است. به دلیل موقعیت مکانی، داده های باستان شناختی و شواهد سطحی، ساکنان باستانی سورت با قلعه نشینان و ساکنان محوطه های باستانی شناخته شده ای همچون قلعة گردکوه، قلعة منصورکوه، قلعة مهرنگار، قلعه تپة بادله کوه، شاهدژ، شهر چیدین، محوطه ساسانی کَژین دشت، قلعه تپة چمنِ ساوَر، درازنو، رادکان، دشت گرگان و شهر نساء در ترکمنستان به عنوان خاستگاه اشکانیان در ارتباط بودند.

چشمه های آب معدنی سورت که بعد از کوه دماوند به عنوان دومین اثر طبیعی در سال 1387در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، به نوعی اعجاز طبیعت محسوب می شود. این چشمه ها از دو حوضچة مجزا و به فاصله20 متر از یکدیگر قرار گرفته اند. یکی از آنها از نوع چشمه های گسلی و دیگری از نوع درزه ای می باشد. آب چشمه بزرگتر به سبب دارا بودن یون های کلر، سدیم و همچنین عنصر گوگرد مزه ای شور و تلخ و چشمه کوچکتر که بیشتر از عنصر آهن تشکیل شده است، مزه ای ترش دارد و کمی گازدار است. در   اثر ترکیبات شیمیایی عناصر بیکربنات سدیک و کلسیک گوگردی در واکنش با عنصر آهن موجود در هماتیت سنگ بستر، بر شیب کوه حوضچه های پلکانی کم عمقی از جنس رسوبات گچی به رنگ زرد و قرمز شکل گرفته که بسیار بدیع و چشم نواز است». از این نوع چشمه­ها در جهان فقط در دومنطقه وجود دارد: یکی در "پاموکاله" در ترکیه که کاملا به رنگ سفید است و دیگری در سورت ساری که رنگین کمانی از رنگهاست و به نوعی زیباتر و دست نخورده تر از پاموکاله­ی ترکیه است.

در اینجا روی سخنم با مسئولین کشوری و استانی است. چطور ممکن است که استانی ادعای ارضی نسبت به استان دیگر داشته باشد!!!؟ مگر در تقسیمات کشوری حدود استان ها مشخص نگردیده است؟ اگر مشخص نشده ،آیا فقط در مورد مازندران این اتفاق افتاده یا در دیگر نقاط کشور هم وضع به همین گونه است؟ و یا اگر مشخص گردیده،آقایان مسئول سمنانی!!! که چنین فکر عجیبی به مخیله­تان خطور کرده، چطور به خود اجازه ی طرح چنین ادعاهای واهی را می دهید؟ شاید یادتان رفته که تا چند دهه ی قبل استانی به نام سمنان وجود نداشته و شهرهایتان زیر نظر مازندران اداره می شده، اگر یادتان نیست لطف فرموده یک سری به تقسیمات کشوری در دوره ی قاجار و اوایل پهلوی بزنید آنگاه متوجه حرف بنده خواهید شد . البته اگر حوصله ی بررسی منابع را ندارید می توانید به چند کتاب درسی جغرافیای دوران پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم نگاهی انداخته تا همه چیز برایتان معلوم شود. آقایان مسئول سمنانی  آیا فکر کرده اید هنوز هم استانیتان ارتشبد نصیری رئیس ملعون ساواک زنده است و می تواند  معجزه کرده و با استفاده از  لابی­اش برایتان استان و مرکز استان بیافریند؟ یا هر مکانی را از استان های دیگر که دلتان بخواهد ضمیمه ی استان شما کند؟ اگر اینطور گمان کرده­اید باید عرض کنم که آن دوران 33 سال است که به پایان رسیده است. علاوه بر اینها توصیه می کنم برای اینکه در مورد تسخیر چشمه ی سورت بیشتر به خود بیایید یک سری هم به روستاهای شمالی استان خود زده و ببینید که مردم زحمتکش آن نواحی به چه زبانی صحبت می کنند؟ پیشاپیش برای اینکه با ورود به آن روستاها خجالت زده نشوید عرض کنم که آن مناطق همچنان مازندرانی نشین بوده و مردم به زبان طبری تکلم کرده و با فرهنگ مازنی رفتار می کنند. و باز هم برای اینکه در مورد افکار و اقدامات شاهکار مآبانه تان بیشتر فکر کنید یادآور می شوم که تمامی روستاهای سورت واطراف آن مازندرانی نشین است. همچنین به خود زحمت داده، سری هم به تقسیمات کشوری در سالهای پیش و پس از انقلاب بزنید و و سن استانتان را با سن استان مازندران مقایسه بفرمایید و پس از روشن شدن تاریخ و حدود استان ها آن وقت مانند اماراتی ها دست به ارائه­ی چنین طرح هایی!!! بزنید. بنده به عنوان برادر کوچکتر به شما توصیه می کنم برای اینکه وقتتان را صرف ضمیمه کردن سورت به استانتان بفرمایید، به فکر رشد و شکوفایی استان خود و مردم زحمتکش آن باشید و هر وقت خواستید سورت را تسخیر کنید در ابتدا تلاش کرده، نام استانتان را از سمنان به "مازندران جنوبی" تغییر دهید تا راحتر این کار را انجام دهید. 

و اما آقایان مسئول مازندرانی در اینجا روی سخنم با شما نیز هست. در این استان چه اتفاقاتی در جریان است که مسئولین استان های همجوار مانند تهران، مازندران شرقی(گلستان) و سمنان، مازندران را مانند خر مرده ای فرض می کنند که هر کسی بخشی از آن را جدا می کند؟ چرا این اتفاقات در استانهای دیگر نمی افتد؟ چرا شما یکبار و برای همیشه با پیگیری این مسائل طرح چنین موضوعات عجیب و عرب مآبانه را به پایان نمی رسانید؟ آقایان مسئولین استان مازندران شما چه می کنید که استانهای دیگر ما و شما را کودک تصور می کنند و هر روز عاشق نقطه ای از استان ما می شوند و برای جداییش تلاش می کنند؟ آقای نماینده ی محترم مردم ساری که توانستی خود را به هر روشی بر مردم این شهرستان تحمیل کنی، جنابعالی نماینده ی مردم این شهرستانی، چطور است که نمایندگان شهرهای دیگر بحث ناداوری تیم فوتبال شهرشان را در صحن مجلس مطرح می کنند اما جنابعالی چنان بر صندلی سکوتت در مجلس تکیه زده ای که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است؟ آقای نماینده­ی محترم بجای اینکه هر روز از هم حزبی ها و برخی دیگر از مسئولین بی جهت تشکر فرمایی کنی کمی هم به فکر شهرستان ساری باش. اگر شما و آقایان مسئول مازندران، چند سال قبل که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سمنان در بورشورهای تبلیغاتی سورت را جزئی از استان سمنان!!! معرفی کرد، اهمال نفرموده و اقدامی جهت جلوگیری از این اقدامات می فرمودید و میز ریاست و صندلی مجلس را سکوی پرتاب خود نمی دانستید هیچگاه چنین اتفاقاتی نمی افتاد.

البته از شکر خدا شما عزیزان دارای دونوع ادبیات عالی برای توجیه اهمال و سهل انگاری های خود هستید. یکی ادبیات تشکر از برخی مسئولین و دیگری استفاده از واژه ای به نام سیاه نمایی که اولی برای بدست آوردن دل بعضی ها و دیگری برای توجیه اهمال ها بکار می رود.

در پایان از آن مدیر مازندرانی که موضوع چشمه ی سورت را هشدار داده بود، تشکر نمی کنم چه اینکه او نیز در مدیریت خویش سهل انگاری های عجیب دیگری را انجام داده و اگر هم موضوع را هشدار داده وظیفه اش را انجام داده است ولی به دیگران توصیه می کنم کمی از ایشان یاد بگیرند.

.(منابع: تبصره الزائرین- سفرنامه حاج مصطفی خان سورتیج- تصحیح و تحشیه سامان سورتیجی)

 

سورت


91/2/16::: 10:59 ص
نظر()