تفکیک جنسیتی دانشگاهها آری یا نه؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اصولا چرا می بایست این تفکیک انجام شود؟ و یا چرا انجام نشود؟ و اینکه در هردو صورت منتج به چه نتیجهای خواهد شد؟
در دههی شصت وقتی این بحث پیش آمد مخالفت هایی با آن شد که از جملهی آن امام خمینی بود که مخالف تفکیک جنسیتی بودند. در حالت کلی نیز چون تعداد دانشگاهها، دانشکدهها و ظرفیت آنها به لحاظ پذیرش دانشجو پایین بود و از طرفی تعداد دخترانی که در دانشگاهها حضور داشتند نیز بسیار کم بود، عملاً بخاطر دلایل فوق و کمبود اساتید و هزینههای بالا کار تفکیک غیر ممکن بود. اما از سوی دیگر برخی معتقد بودند حضور دختران و پسران جوان در یک محیط خوشایند نبوده و در دراز مدت موجب انحراف اخلاقی آنان شده و ایشان را از مسیر اصلی علم آموزی منحرف می کند.
در دههی هفتاد با افزایش دانشگاهها و دانشکدههای کشور و افزایش ظرفیت آنها و گسترش دانشگاه آزاد که از دههی شصت شروع شده بود وآغاز به کاردانشگاه پیام نور وضعیت فرق کرد. در این دوران وزارت علوم بدون اینکه در جذب دانشجو بصورت کارشناسانه عمل کند، و با توجه به اینکه حقوق دختران و پسران در دانشگاهها می بایست برابر باشد!!!، اقدام به جذب بیمحابای دانشجو نمود که این امر تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد.
در این اقدام عجیب، وزارت علوم بجای اینکه در پذیرش دانشجو بصورت جداگانه عمل نماید، این مهم را بصورت کلی انجام می دهد. این موضوع منتج به این نتیجه شد که سیلی از دختران بی جهت وارد دانشگاهها شوند و تعداد پسران کم شود. به این عبارت که پسران و دختران تا مقطع دیپلم بصورت مساوی موفق به اخذ این مدرک می شوند، اما برای ورود به دانشگاه پسران فقط یک یا دو سال وقت دارند و می بایست به خدمت سربازی بروند که با این اتفاق نیمی از آنها از ردهی تحصیلی خارج می شوند و پس از اتمام خدمت نیز جذب بازار کار می گردند اما دختران فرصت بیشتری برای ورود به دانشگاه دارند.
از دههی هفتاد تا به امروز ورود دختران به دانشگاهها چنان پر شتاب بود که متأسفانه هماکنون حدود 60 درصد از دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند که این موضوع در هیچ جای دنیا نظیر ندارد و
حال بی تعارف باید عرض کرد، وقتی ورود به دانشگاه به همین راحتی شده که البته کسی با راحتی آن مشکلی ندارد، و از طرفی تعداد دانشجویانی که در دانشگاهها به کار علمی می پردازند کمترشده و چون جو دانشگاهها به خاطر تعداد زیاد دختران در آن، جوی دخترانه گردیده که این موضوع به لحاظ روانشناسی خواه نا خواه محیط دانشگاهها را احساسی و کم خِرد کرده که موجب بروزانحرافات اخلاقی شدید در دانشگاهها شده است می بایست فکری در تفکیک جنسیتی کرد. البته من به دانشجویان عزیز جسارت نمی کنم اما همهی ما می دانیم که این مسئله غیر قابل انکاراست. از طرف دیگر این اتفاق یعنی حضور بیش از اندازهی دختران در دانشگاهها خواهناخواه در دراز مدت موجب بروز تفکرات فمینیستی رادیکال می شود که برای کشور بسیار مضر است. تمامی مسائلی که گفته شد موجبات نگرانی برخی از برنامهریزان کلان کشور و روحانیون را فراهم آورده است که آنان طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها را ارائه داده اند.
اما کارتفکیک جنسیتی دانشگاهها، از یک طرف، بخاطر هزینههای بالا و زمان بر بودن آن که موجب رکود تولید علم در کشور می شود و ازطرف دیگر، اینکه نسل آینده می بایست زندگی در فضای سالم در کنار جنس مخالف را به درستی بیاموزد، طرح درستی نیست.
ولی اگر تفکیک درپذیرش دانشجو صورت بگیرد، یعنی طبق ظرفیت دانشگاهها بصورت جداگانه دانشجو پذیرش شود بطوری که حضور جنسیتی در دانشگاهها برابر باشد و یا در بهترین حالت پذیرش دختران بخاطر اشغال بیهودهی صندلیهای دانشگاهها کمتر باشد، البته بجز در رشتههای خاص مثل پرستاری یا پزشک زنان و... نتیجهی بسیار بهتری خواهد داشت. ضمناً بجای اینکه هزینههای هنگفت جهت تفکیک جنسیتی دانشگاهها انجام شود، می توان با هزینهی کمتر در دانشگاهها فرهنگ سازی انجام داد و هزینههای دیگر را صرف تحقیقات و بالاتر بردن بار علمی دانشگاه ها کرد تا اینکه دانشگاهها از بنگاه ازدواج مجدداً به دانشگاه تبدیل گردد.